۱۹.۱.۹۴

متاسفانه

اولی می‌گفت
ما حسابمونو خیلی وخته از عاشقا سوا کردیم
"متاسفانه" ای هم تهش می‌زاشت
دومی بدش می‌اومد
اون دوس داشت عشق وجود داشته باشه
و اون عاشق باشه
و پرچمش بالا باشه
آخرشم رکب سختی زد و رفت
اون که عاشق بود
به اونی که فارغ بود
...
فارغ
هنوز می‌گفت
ما خیلی وخته حسابمونو از عاشقا سوا کردیم
"متاسفانه" ای هم تهش می‌زاشت
و همین‌جور که اینو می‌گفت
تا رسوایی
 بر سر آخرین قرار ماند





 فروردین ۹۴