[ شرح ]
ای آرزوی آرزو ... آن پرده را بردار ازو
صفحات دیگر
(انتقال به…)
خانه
درباره من
عکسها
توییت
معرفیکتاب
بریده کتاب
دیالوگ فیلم
شایدشعر
تماس
▼
۲۶.۵.۹۸
کسی که مرگش را نمیآمد
قرصها را خورد
گاز را باز کرد
رگش را زد
از سه نقطه
خاطرجمع
و ... خوابید
صبح اما بیدار شد
زنده بود هنوز
در رختخوابی غرق خون
تهوع شدید
بینفس
اما زنده مانده بود
شاید چون
هنوز کسی را دوست میداشت
مرداد نود و هشت
جایی بین بیست و پنجم و بیست و ششم
‹
›
صفحهٔ اصلی
مشاهده نسخه وب