بعد از آزمون و خطاهایی که مثل هر آدمی در روابطم تا این سن داشتم، حالا فکر میکنم رابطه، تابعی از زمان است. البته تابعی از کیفیت هم هست که این دو مولفه مثل اضلاع یک چهارضلعی عمل میکنند. هرچه این چهارضلعی بیشتر شبیع مربع باشد، به نظرم رابطه احتمالن پایدارتر خواهد بود. درباره کیفیت رابطه، همه میدانند. اما زمان معمولن فراموش میشود. بدین معنی که برای اینکه یک رابطه به کیفیت مشخصی برسد، باید مقدار مشخصی زمان هم طی شود. مثلن نمیشود دو نفر آدم در عرض یک ماه، رابطه عمیق چند سالهای با هم ایجاد کنند. اگر هم بشود، تجربه به من ثابت کرده است که این عمق رابطه بسیار کاذب و شکننده است و با تلنگری از هم میپاشد. و البته استثنا همیشه هست و این یک تجربه شخصیست.
این تجربه البته به قیمت بالایی برایم ثابت شده است و فکر میکنم اگر چند سال قبل واقعن این فکت را فهمیده بودم، میتوانستم وضعیت مطلوبتری را در رابطه با آدمهای اطرافم ایجاد کنم. چه آدمهایی که رابطهام با آنها هنوز ادامه دارد، چه آنها که رابطهام با آنها کمرنگ شده و چه آنانی که دیگر ازشان خبری ندارم. یعنی به جای آنکه از انتهای یک رابطه، ماکت نهایی آن را بسازم و بر اساس آن ماکت پیش بروم، شاید بهتر میبود که به زمان اجازه دهم رابطه را به آرامی پیش ببرد.
The Tree of Life by Laura Zollar