۵.۸.۸۴

از لحاظ احیا

احیای بیست و یکم را در حسینیه ارشاد گذراندم. قبل از احیا سخن‌رانی آقاجری بود در باب عدالت علوی و عدالت صفوی و تلمیحات و کنایات سیاسی آن‌قدر طول کشید که دعای جوشن کبیر را نخوانده، احیا برگزار کردند.

اما احیای بیست‌و‌سوم را در یکی از مساجد جنوب شهر که سال‌های دور آن‌جا می‌رفتم برگزار کردم. در مسجد حضرت یوسف دعای جوشن کبیر و ذکر عاشورا خوانده شد و بعد هم مراسم احیای پرشوری گرفتند. اما سخن‌رانی اذیتم کرد و سخن‌ران از سیاست‌های دولت جدید به صورت هیجان‌زده‌ای دفاع می‌کرد و منطقی هم نداشت و اصلن اساس حرف‌هایش را نمی‌فهمیدم. 

در تشیع بحثی داریم به نام فیض جمعی که ثواب عبادات جمعی را بر عبادات فردی ارجح می‌کند. مثلا می‌گویند نماز جماعت از نماز فردی بهتر و اولی‌تر است. برای این که در عبادت جمعی، فیض از افرادی که به لحاظ میزان تقوی نزدیکی بیشتری به نبض متعالی آفرینش دارند در میان عموم عابدان جاری می‌شود. نزدیکی میان مقربان و عامه مردم بدون این‌که پیدا باشد، در نوع نزدیکی بنده به دریچه فیض تاثیرگذار است. فیض جمعی احیای بیست و یک با بیست و سوم دو کیفیت بسیار محتلف داشت.



پویا در روزنوشتش پرسیده بود که معنی قرآن به سر گرفتن یعنی چه ؟!! دلیل این آئین این است که وقتی قرآن را روی سر می‌گیریم، کلام خدا را بین خود و خدا واسطه به صورت نمادین قرار می‌دهیم. نه این‌که خدا صدای ما را در حالت عادی نشنود، بلکه با این طریقه اعلام می‌کنیم که کلام تو را شنیده‌ایم و با ایمان و اعتقاد عقلانی و قلبی به آن، آمده‌ایم که با تو سخن بگوییم. بنابراین آئین قرآن به سر گیری، شهادت معنوی مردم است بر درک عقلانی آنها نسبت به سخنان پروردگار. البته این پاسخ من بود در حد بضاعتم.



* Creation of Adam- Michelangelo
** وقت نوشتن این پست، به یاد عماد بودم.