۲۹.۱.۹۰

به جز رندی نفرمودند

همیشه همین‌جوری‌ام. گُنگَم. فردا می‌رم كنار بهار اسكله‌ی انزلی. هیچ راهی جز این نیست. امروزم اگه خودمو به خواب بزنم فردا حتمن می‌فهمم. دور بودنی كه با گام‌های كوتاه جبران نمی‌شه و همین‌طور حرف‌ها. سكرت‌گاردن گوش می‌كنم و دور می‌شم و دورتر ....