۲۸.۱۲.۸۱

تباهی

زمانی که بیست ساله بود، باردار شد. به او دستور دادند که ازدواج کند. هنگامی که ازدواج کرد، به او دستور داده شد که از ادامه تحصیل صرف نظر کند. وقتی در سی سالگی برای مسائل سیاسی علاقه نشان داد، به او دستور داده شد که خانه داری کند. زمانی که در چهل سالگی کوشید که بار دیگر جوانی کند، به او دستور داده شد که از اصول اخلاقی سر باز نزند. هنگامی که در پنجاه سالگی دیگر ناتوان و سرخورده شده بود، همسرش سراغ زنی زیبا و جوان رفت.