محاکمه
نوشته فرانتس کافکا
ترجمه امیرجلالالدین اعلم
نشر نیلوفر
محاکمه درباره مردی است که یک صبح از خواب بیدار میشود. عدهای وی را دستگیر میکنند و مورد محاکمه قرار میدهند، وی ابتدا با کمال اطمینان منکر هرگونه گناه میشود ولی در بازجوییهای مکرر وی آرامآرام باور میکند که گناهی مرتکب شده است.
نوشته فرانتس کافکا
ترجمه امیرجلالالدین اعلم
نشر نیلوفر
محاکمه درباره مردی است که یک صبح از خواب بیدار میشود. عدهای وی را دستگیر میکنند و مورد محاکمه قرار میدهند، وی ابتدا با کمال اطمینان منکر هرگونه گناه میشود ولی در بازجوییهای مکرر وی آرامآرام باور میکند که گناهی مرتکب شده است.
به نظرم گاهی این بازپرس تفکر حاکم بر جامعه است. تفکری است حاصل از شرع و عرف. گاهی این بازپرس تفکر ماست. تفکری که جسارت را خریت تعبیر میکند. تفکری که با آن خویش را محدود میکنیم و نظر دیگرانی را بر اراده خود ترجیح میدهیم. گاهی هم این بازپرس از مهربانترین نزدیکان است. آنان که دوران عصیان را پشت سر گذارده، محافظهکار شدهاند و به خاطر آسایش خود و شاید ما، ما را محکوم بالفطره میکنند.
خواندن محاکمه را بسیار توصیه میکنم. و البته خواندن دربارهی کافکا را. روزی شاید درباره کافکا و درباره کمال در پیدایش اثر چیزهایی نوشتم.
محاکمه را نشر ماهی نیز به ترجمه اصغر حداد منتشر کرده است که ترجمه خوبیست و البته من ترجمه اعلم و نیلوفر عزیز را توصیه میکنم.
خواندن محاکمه را بسیار توصیه میکنم. و البته خواندن دربارهی کافکا را. روزی شاید درباره کافکا و درباره کمال در پیدایش اثر چیزهایی نوشتم.
محاکمه را نشر ماهی نیز به ترجمه اصغر حداد منتشر کرده است که ترجمه خوبیست و البته من ترجمه اعلم و نیلوفر عزیز را توصیه میکنم.
فریاد بر ضد بیداد
صدا را خشن میکند
دریغا
ما که میخواستیم
جهان را مهربان کنیم
خود نتوانستیم
مهربان باشیم*