۲۹.۴.۸۷

در قزوین

سه‌شنبه به لطف یکی از دوستانم در شهر قزوین، رفتم برای کنسرت شهرام ناظری و به این نتیجه مهم رسیدم که همین تالار وحدت و سالن کشور و کاخ سعدآباد و نیاورون را باید دو دستی بچسبیم. فضاحتی بود که بیا و ببین.

سالن برگزاری کنسرت یک سوله بود که به دلیل ستون‌های فراوان من در انتهای کنسرت متوجه شدم که نوازنده عود را اصلن ندیده بودم. صندلی‌ها شماره نداشت و بر اساس هرکی زورش بیشتر بود توزیع شده بود. برای همین من که بلیط جایگاه جلو را داشتم رفتم برای خودم یک صندلی از بیرون آوردم و دم در نشستم.

فیلم‌برداری با موبایل که در همه جا شایع است اما فیلم‌برداری از کنسرت با هندی‌کم را ندیده بودیم که آن را هم دیدیم. یک میلیون بچه توی سالن ول بودند و انگار ملت بیشتر برای پیک‌نیک آمده بودند. یک سوال برایم پیش آمد که آیا واقعا برای هرکدام از این بچه‌ها بلیط تهیه شده است ؟

بساط چیپس و پفک هم به راه بود. قرچ و قروچ پلاستیک چیپس بود که باز می‌شد و مچاله می‌شد.

کیفیت صدا در حد افتضاح. فقط از دو طرف سن پخش می‌شد.

شهرام ناظری نمی‌دانم چرا اصرار دارد که سخن‌رانی کند. هم صدایش ضعیف می‌آمد و هم حرف‌های غیرضروری می‌زد. به نظر می‌رسید که اصلن سر و ته برنامه را هم آوردند. حداقل من که شب اول رفته بودم همچین حسی داشتم. شب دوم را نمی‌دانم.

وقتی کنسرت تمام می‌شود معمولن حضار با تشویق مداوم هنرمند را وادار به اجرای مجدد یک قطعه و یا اجرای یک قطعه خارج از برنامه می‌کنند. در کنسرت قزوین اما تماشاچیان بلافاصله بعد از پایان آخرین قطعه همزمان با تشویق سالن را ترک کردند و گروه هم از خدا خواسته جیم شدند.

شهرام ناظری با آن صدای جادوییش قطعه "راست بگو نهان مکن" را خواند که دیوانه‌ام کرد. قبلن ویدئوی این اجرا در کنسرت تبریز دیده بودم و تابه‌حال شاهد اجرای زنده‌اش نبودم. قطعات کردی هم فوق‌العاده بودند.

- عکس : +  +  +  +

- تکمیلیه : گزارش مفصل و خواندنی وبلاگ آواز به همراه یک قطعه ویدئویی و کلی عکس +