۲۸.۹.۸۳

دربست، انقلاع

دوست دارم شرح دو کلمه‌ی انقلاب و انقلاع را از روی فرهنگ لغت معین بنویسم.

انقلاب : برگشتن از حالی به حالی دیگر، تبدیل یک صورت به صورت دیگر
انقلاع : از ریشه برکندن، از بیخ درآوردن

این دو لغت گرچه هنگام تلفظ به هم نزدیکند و هر دو به تحول شگرف و نوعی زیر و زبر شدن دلالت دارند اما دارای یک تفاوت فاحشند. در انقلاب بحثی به نام تغییر مطرح است و در انقلاع تنها خاتمه دادن به وضع موجود. بدین معنی که در انقلاب همان‌قدر که برداشتن حال مهم است، این‌که چه به جای آن می‌گذاریم هم مهم است. اما در انقلاع تنها نابودی آن‌چه هست مد نظر است بی آن‌که اصلن به پس از آن فکر کنیم.

انقلاب آلترناتیو می‌خواهد. آلترناتیوی که نسبت به گزینه موجود آن‌قدر ارزشمند باشد که به خاطرش انقلاب انجام شود. اما برای انقلاع فقط بی‌حوصلگی و عصبانیت هم کفایت می‌کند.