۲۵.۱۰.۸۷

دار ال ترجمه

متون یه قرارداد شرکت رو فرستادم به یه دارالترجمه برای ترجمه رسمی. وقتی نتیجه ترجمه‌ها به دستم رسید، تا روزای متوالی داشتم می‌خندیدم. ترجمه‌ها پر بود از سوتی‌های متوالی و مدرسه‌ای و از همه بدتر، اساسا متن نامه‌ها عوض شده بود. اینم یه نمونه‌اش.



همون‌طور که می‌بینید و هر بچه دبیرستانی می‌فهمه، این نامه از طرف رئیس یک کارگاه اومده و متنش اینه که قرارداد شماره فلان به پیوست این نامه ارائه می‌شه و پیوستش هم بعدا میاد.

حالا ترجمه رو بخونین. از انشای احمقانه که بگذریم، اولن که متن نامه رو کلن عوض کرده و گفته قرارداد شماره فلان رو زود باش بده. اما شاهکارش اینه که General Site Manager رو ژنرال ترجمه کرده. آدم یاد لیان‌شانپو میفته.



+ سعی کردم اسم دارالترجمه عزیز معلوم نباشه اما یه کمی معلوم شد.
+ راستی حواسم نبود، شرح چند روز پیشا (۱۹ دی) شیش سالش تموم شد و رفت تو هف سال.