۱.۲.۸۹

کیمیا

صبر کن ای دل که صبر، سیرت اهل صفاست
چاره عشق احتمال، شرط محبت وفاست

مالک رد و قبول، هر چه کند پادشاست
گر بزند حاکمست، ور بنوازد رواست

برق یمانی بجست، باد بهاری بخاست
طاقت مجنون برفت، خیمه لیلی کجاست

غفلت از ایام عشق، پیش محقق خطاست
اول صبحست خیز، کآخر دنیا فناست

صحبت یار عزیز، حاصل دور بقاست
یک دمه دیدار دوست، هر دو جهانش بهاست

درد دل دوستان، گر تو پسندی رواست
هر چه مراد شماست، غایت مقصود ماست

از در خویشم مران، کاین نه طریق وفاست
در همه شهری غریب، در همه ملکی گداست

با همه جرمم امید، با همه خوفم رجاست
گر درم ما مس است، لطف شما کیمیاست

سعدی اگر عاشقی، میل وصالت چراست
هر که دل دوست جست، مصلحت خود نخواست



خوشا اردی‌بهشتی که تو آغاز می‌کنی.
اول اردی‌بهشت، روز بزرگداشت سعدی.