۲۶.۴.۹۴

با کمی اغراق

من وختی قمارباز بودم، یه دوس‌دختر داشتم. اگه می‌بردم تو قمار که هیچی اما اگه می‌باختم یه بهانه جور می‌کردم باختمو می‌نداختم گردن اشتباه اون و سیاه و کبودش می‌کردم.