۱۶.۱.۸۳

می‌گن که ...

می‌گن که یارو می‌ره دكتر و می‌گه: آقای دكتر به دادم برس، الان دو هفته‌است هر شب تا صبح كابوس می‌بینم!
دكتره می‌پرسه: چه كابوسی می‌بینی؟
یارو می‌گه : هر شب خواب می‌بینم قورباغه‌ها جام‌جهانی راه انداختن، منم هرشب وامیستم داور!
دكتر می‌گه: ای بابا، این كه خیلی ناجوره. بیا برات یه دوایی چیزی بنویسم، از فردا بخور خوب می‌شی.
یارو می‌پرسه : آقای دكتر، می‌شه این قرص‌ها رو از پس‌فردا بخورم؟!
دكتره میگه : شدنش كه می‌شه، ولی واسه چی ؟ 
یارو می‌گه: آخه فرداشب فیناله !!!

حکایت ماست که با خریت‌مون آمیخته‌ایم.