۷.۱۲.۸۵

سال دو هزار

نمی‌دانم چرا صنعت اتومبیل هر چه پیش می‌رود، قیافه‌ی ماشین‌ها اخموتر می‌شود. برای نمونه نگاه کنید به ایران خودمان. یادتان می‌آید چه چشم‌های مظلومی داشتند ماشین‌های قدیمی ؟!! پیکان و ژیان و آریا و پاترول و جیپ و تویوتاهای عهد بوق و این ماشین آمریکایی‌ها.

بعدها یک کمی اخموتر شدند. یعنی زیبایی‌شناسی طراحان و عامه مردم در صنعت اتومبیل رفت به سمت اخم و تخم. پژو آمد و سمند و دوو‌سیلو و پراید.

الان هم که ماشین‌ها از شدت عصبانیت در حال انفجار هستند. تویوتاهای جدید، BMWهای جدید، زانتیا، ماکسیما، هیدوندایی و ...

بچه‌تر که بودم، شب‌ها نور چراغ‌های پهن و گرد، آرامم می‌کرد. یک رابطه‌ای حس می‌کردم بین چهره ماشین‌ها و صاحبانشان. یعنی فکر می‌کردم لزوما باید توی این ماشین‌ها، آدم‌های خوبی نشسته باشند. واقعا هم دل مردم خوش‌تر بود.

اما الآن شب‌ها از نور ماشین‌ها می‌ترسم. همه‌اش فکر می‌کنم می‌خواهند مرا بکشند و زیرم بگیرند. همه اخمو، همه عصبانی، همه تند، همه بی‌رحم، مثل آدم‌های توی ماشین.