۱۰.۷.۸۷

ولنتاین ناصری

اولین کسی که توی این مملکت سرش شد که ولنتاین یعنی چه، ناصرالدین شاه خدابیامرز بود. ناصر الدین شاه یک زن صیغه‌ای داشت به نام انیس‌الدوله که نسبت به زنان دیگر حرم‌سرای شاه زیباتر و باسوادتر بود. زبان فرانسه و انگلیسی می‌دانست. درایت داشت و در اموری مورد مشورت شاه قرار می‌گرفت. البته به دلایلی هیچ‌گاه در زمره زنان عقدی شاه درنیامد که یکی از این دلایل احتمالا نازایی او بوده است. محبوبیت انیس‌الدوله نزد شاه حسادت زنان حرم را برانگیخته بود که به روایتی بعد از کشته شدن شاه، او را که به شدت آشفته و پریشان شده بود با خورانیدن قهوه قجری در حرم‌سرا به قتل می‌رسانند.



ناصرالدین شاه تصمیم داشت که انیس‌الدوله را با خود به سفر اروپا ببرد اما به دلیل عدم سنخیت پوشش انیس‌الدوله با پوشش زنان اروپا، غیرت شاه قبول نکرد و انیس الدوله از روسیه به ایران بازگردانده می‌شود. ناصرالدین شاه در خاطرات خود می‌نویسد : "امروز بنا شد انیس الدوله و حرم از اینجا، فردا بروند تهران. با ساری اصلان و میرشکار، محمد حسن‌خان برادر انیس الدوله، حاجی سرور، آقا علی و غیره. انیس‌الدوله راضی نمی‌شد. گریه کردند. خیلی به ما بد گذشت، خیلی بد خیلی سخت. اگر همراه می‌بردیم برای جا، منزل، کالسکه، کشتی نشستن اشکالات داشت. اگر بروند تهران دل ما می‌سوخت. بسیار بسیار بد گذشت. زیاد گریه کردم و آن‌ها هم گریستند. اوقاتم بسیار تلخ شد. خدا انشاالله به سلامتی همه را به وطن خود برساند. انشاالله به خصوص انیس‌الدوله هرچند در طول سفر خاطرم از وی فارغ نمی‌شود."



در انگلستان ناصرالدین شاه ملتفت می‌شود که گویا آن روز ۱۴ فوریه روز ولنتاین است و در ولنتاین چه‌ها می‌کنند. کارت پستالی برای انیس‌الدوله می‌فرستد به همراه یک بلیط تئاتر و پشت کارت عاشقانه‌ترین جمله‌ای را می‌نویسد که به ذهن همایونی‌اش می‌رسد: "خاطرمان به شما مشغول است."



عکس‌ها :
۱- تصویر انیس‌الدوله
۲- تصویر ناصرالدین شاه
۳- کارت پستالی که ناصرالدین شاه برای انیس‌الدوله به ایران فرستاد.