۱۳.۱۲.۸۸

آبسترکت

امروز حرفت تکونم داد. این‌که گفتی هنوز که زندگی تموم نشده و به این مفهوم که چه بسا در آینده همه‌چی طوری چیده شه که ما با هم باشیم مثلا.

تکونم داد نه برای این‌که ممکنه با هم باشیم یه زمانی، تکونم داد چون یادم انداخت که در دنیای احتمالات و غیرقابل پیش‌بینی‌ها زندگی می‌کنیم. در دنیای داستایوفسکی که سر کوچه بعدی ممکنه یه کسی سر راهمون سبز شه که انتظارش رو نداریم یا به سبک اصیل تر، یه شب برگردیم خونه، خسته برگردیم خونه، و کسی اون‌جا باشه که انتظارش رو نداریم و اومده که درباره یه مساله مهم باهامون حرف بزنه.

مرسی برای این یادآوری. آره دنیای پیش‌بینی‌پذیری نیست.

- این پست بعد از چند ماه، یعنی که دوباره می‌خواهم این‌جا را به روز کنم. با لباس جدید و یه کمی حوصله تازه.


* عکس Ferdinando Scianna