۱.۲.۹۷

قاصدک

وقتی همه چیز را برداشتی، همه کارها را کردی، خلاصه باز یک چیز هست که فراموش کرده باشی. اما خیلی وقت‌ها هم فراموشی‌های کوچک، یادآور فراموشی بزرگ‌تری می‌شوند. خیری هست در آنها.
عینکت را جا می‌‌گذاری
با عصبانیت بر‌می‌گردی
و می‌بینی که زیر کتری را هم فراموش کرده بودی که خاموش کنی